- هیچ کس ((کَ))
- کسی، شخصی، ناچیز، بی ارزش
معنی هیچ کس - جستجوی لغت در جدول جو
- هیچ کس
- کلمۀ نفی که در نبودن کسی در جایی استعمال می شود مثلاً در این جا کیست؟ هیچ کس، کنایه از ناکس، فرومایه،
برای مثال مکن نماز بر آن هیچ کس که هیچ نکرد / که عمر در سر تحصیل مال کرد و نخورد (سعدی - ۱۶۹)
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کسی شخصی، ناچیز بی چیز بی ارزش نالایق. توضیح فعل وضمیر آن مفردآید
وسیله ای که با آن میخ و پیچها را بر کنند
هرکس همه مردم: همه کس از قبل نیستی فغان دارد گه ضعیفی و بیچارگی و سستی حال. (غضایری رازی)
Neither
nenhum
ninguno
ни один
keiner
nessuno
कोई नहीं
কোনটিও না
hakuna
どちらでもない
tidak ada
لا أحدٌ
کوئی نہیں
غریب، بی یار
تنها، بی یار، کسی که دوست و آشنا و خانواده ندارد، غریب، بیچاره، بینوا