جدول جو
جدول جو

معنی هیچ کس - جستجوی لغت در جدول جو

هیچ کس
((کَ))
کسی، شخصی، ناچیز، بی ارزش
تصویری از هیچ کس
تصویر هیچ کس
فرهنگ فارسی معین
هیچ کس
کلمۀ نفی که در نبودن کسی در جایی استعمال می شود مثلاً در این جا کیست؟ هیچ کس، کنایه از ناکس، فرومایه، برای مثال مکن نماز بر آن هیچ کس که هیچ نکرد / که عمر در سر تحصیل مال کرد و نخورد (سعدی - ۱۶۹)
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از هیچ کسی
تصویر هیچ کسی
احدی
فرهنگ واژه فارسی سره
کسی شخصی، ناچیز بی چیز بی ارزش نالایق. توضیح فعل وضمیر آن مفردآید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیچ کش
تصویر پیچ کش
وسیله ای که با آن میخ و پیچها را بر کنند
فرهنگ لغت هوشیار
هرکس همه مردم: همه کس از قبل نیستی فغان دارد گه ضعیفی و بیچارگی و سستی حال. (غضایری رازی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هیچ یک
تصویر هیچ یک
Neither
دیکشنری فارسی به انگلیسی
कोई नहीं
دیکشنری فارسی به هندی
কোনটিও না
دیکشنری فارسی به بنگالی
どちらでもない
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از بی کس
تصویر بی کس
غریب، بی یار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی کس
تصویر بی کس
تنها، بی یار، کسی که دوست و آشنا و خانواده ندارد، غریب، بیچاره، بینوا
فرهنگ فارسی عمید